خانههای سرد، فرار فرزندان
خانواده از پدر و مادر و فرزندان تشکیل میشود پدر موظف است بعنوان سرپرست خانواده با مواظبت و دلسوزی از سنگر خانه و حمایت از افراد خانواده به آنها احساس آرامش و امنیت ببخشد و از زحمات مادر نزد فرزندان قدردانی کند و مادر میباید با قابلیت و توان عاطفی و مهربانیهای خود مشکلات اعضای خانواده را رفع کرده از تلاشهای شبانهروزی پدر تشکر و تقدیر نماید.
پدر و مادر نباید هیچگاه از یکدیگر در حضور فرزندان انتقاد کنند. نباید پشت سر یکدیگر نزد آنها گله کنند زیرا اینکار باعث اضطراب و بهم خوردن تعادل شخصیتی فرزندان میشود زیرا آنها هر دو، والدین را دوست دارند و به محبت آنها احتیاج دارند. پدر و مادر عاقل و خردمند با چنین رفتار محبتآمیز و محترمانه باعث اعتماد فرزندان شده، دوستی و محبت و احترام بین اعضای خانواده بوجود میآید. چنین فرزندانی از پدر و مادر خود الگوبرداری کرده و در آینده والدین موفق خواهند شد. در چنین خانهای قهر و آشتیهای زن و شوهری و خودسریهای فرزندان وجود ندارد و خانه باید اولین کلاس درس انسانسازی برای فرزندان باشد تا آنها تفاهم و محبت و سازگاری و ایثار و گذشت را فرا بگیرند.
هرگز شایسته نیست چنین محل امن و جایگاه مهر و عاطفه منزلگاه دعوا و نزاع والدین باشد. براستی فرزندان چه گناهی کردهاند که ناخواسته در چنین محیطی به دنیا آمدهاند؟ نخستین ظلم بزرگ به فرزندان دیدن مشاجرات همیشگی پدر و مادر است و ظلم دیگر در حق آنها، استحالهی شخصیتی و تبدیل شدن به افرادی سرکش، عصیانگر، بداخلاق و ناامید است. والدین باید بدانند کوچکترین اعمال آنها در منزل بر روی شخصیت فرزندان اثر مستقیم دارد. و شخصیت آنها در محیط خانه رشد کرده و تکامل پیدا میکند. قران کریم دراینباره میفرماید: «ای پیامبر (ص) بگو زیانکار کسانی هستند که خود اهل خود را در قیامت به ضرر و زیانی جاویدان میافکنند. البته این همان خسران آشکار است. «زمر، آیه 15»
روابط آسیبدیده بین پدر و مادر در منزل تبعات زیادی دارد که به یکی از آنها میپردازیم. یکی از معضلات اجتماعی که چند سال است متأسفانه جامعهی ما را نیز دربر گرفته فرار نوجوانان و جوانان از منزل است که بطور حتم سردی کانون خانواده یا متلاشی بودن آن یکی از دلایل اصلی این فرارهاست. خانوادهای سختگیر که با وضع قوانین مستبدانه، استقلال فرزندان را سلب میکنند، خانوادههای پرآشوب که در آن محیط منزل از نزاعهای دایمی پدر و مادر تبدیل به جهنمی شده است و خانوادههای سرد که هیچگونه گرمی عاطفی و مهری در آن جاری نیست و یا خانوادههایی که جای خالی یک یا هر دو والدین به دلایلی مثل فوت یا طلاق در خانه بشدت احساس میشود، از محیطهایی که فرار فرزندان در آنها بسیار مشهود است. فرزندان بیگناهی که در جستجوی آرامش، محبت و امنیت به خارج از خانه پناه برده و قربانی گروههای جنایتکار و خلافکار و یا باندهای فحشا میشوند. از عوامل مهم فرار جوانان بویژه دختران، کمبود محبت در خانه است. متأسفانه بعضی از والدین تفاوت زیادی بین دختر و پسر میگذارند. به پسران آزادی های خارج از حد عطا کرده و دختران را بشدت محروم میکنند
در برخی از خانوادهها برعکس بعلت انضباط شدید و تنبیه بدنی و کمبود محبت، آنها احساس تنهایی و غربت کرده به هر ندای محبتی در خارج از خانه جواب میدهند و عشق گمشده در خانواده را میجویند. اینگونه جوانان طعمههای خوبی برای باندهای خلافکار هستند. اما در خانوادههایی که روابط سالم و متعادل با فرزندان خود دارند و براساس آموزههای دینی و عرفی رفتار میکنند، درعین نظارت به رفت و آمد فرزندان و شناسایی دوستان و تفریحات آنها به آزادی جوانان خود احترام گذاشته با آنها مثل دوستی کوچکتر رفتار میکنند. در چنین خانههایی فرزندان احساس امنیت کرده، اعتماد به نفس پیدا میکنند، احتیاج به محبت کسی ندارند چون از نظر عاطفی کاملاً شرمسارند. در این خانوادهها فرزندان هرگز آغوش گرم خانه را رها نخواهند کرد.
پس بیایید به یکدیگر محبت کنیم. با کلمات آتشین و محبتآمیز قلوب اعضای خانواده را تسخیر کنیم و بدانیم که اساس استحکام و تثبیت نظام خانواده احترام و محبت متقابل است. شعلههای پرفروغ رأفت و مهربانی و گذشت را در دل یکدیگر روشن نگهداریم. به زندگی سراسر عشق و ایثار امیرمؤمنان (ع) و حضرت زهرا (ع) تأسی کنیم و قبول کنیم که فرزندان ما آنقدر که از اختلافات و بینشاطی و کمبود معنویت و مهربانی و عطوفت رنج میبرند، از نداشتنها و فقر مادی آزار نمیبینند.



